یکی از وعدههای دکتر مسعود پزشکیان برای تصدی ریاست جمهوری در ایران، برداشتن فیلترینگ برخی از پلتفرمهای مهم مانند اینستاگرام، توییتر و تلگرام بود که سر و صدای زیادی را به پا کرده بود. اما پزشکیان چه اختیاراتی میتواند در این زمینه داشته باشد؟ آیا واقعا میتوان امیدی به رفع فیلترینگ این پلتفرمها و رونق گرفتن کسب و کارها شد؟ در این مطلب این موضوع را بررسی میکنیم.
فیلترینگ در ایران
فیلترینگ در ایران به مجموعهای از اقدامات و قوانین اطلاق میشود که هدف آن محدود کردن دسترسی به برخی از وبسایتها و محتواهای اینترنتی است. این سیاستها به دلایل مختلف از جمله حفظ امنیت ملی، کنترل محتواهای غیرمجاز، و رعایت موازین اخلاقی و فرهنگی انجام میشود. در عمل، فیلترینگ میتواند شامل مسدود کردن سایتها و برنامههای خاص، نظارت بر فعالیتهای آنلاین، و اعمال محدودیتهای گسترده بر روی محتواهای اینترنتی باشد. با این حال، این اقدامات اغلب با انتقادات زیادی از سوی کاربران و نهادهای بینالمللی مواجه میشود، به ویژه به دلیل تأثیر آنها بر آزادی اطلاعات و حقوق بشر.
این سیاستها به طور عمده از طریق تکنیکهای فنی مانند مسدودسازی IP، فیلتر کردن کلمات کلیدی، و نظارت بر ترافیک اینترنت اجرا میشوند. وبسایتها و شبکههای اجتماعی معروفی مانند فیسبوک، توییتر، و یوتیوب بهطور مرتب تحت تأثیر این فیلترینگها قرار میگیرند و کاربران ایرانی برای دسترسی به این خدمات معمولاً از روشهای دور زدن فیلترها مانند VPNها و پراکسیها استفاده میکنند. همچنین، فیلترینگ در ایران با تغییرات و بهروزرسانیهای مستمر روبرو است و نهادهای دولتی بهطور پیوسته بهروزرسانیهای جدیدی را به منظور محدود کردن دسترسی به محتوای خاص معرفی میکنند.
این وضعیت منجر به ایجاد بازار سیاه برای ابزارهای دور زدن فیلترینگ و همچنین به افزایش تقاضا برای تکنولوژیهای جدید امنیتی شده است. در نهایت، این سیاستها به رغم اهداف اعلامشده، انتقادات گستردهای را در سطح داخلی و بینالمللی به همراه داشته و موجب مباحثات گستردهای درباره تأثیرات آن بر آزادی بیان و دسترسی به اطلاعات شده است. مسعود پزشکیان هم برای برداشته شدن فیلترینگ و از بین بردن مافیای فیلترشکن قولهای زیادی را داده بود.
پزشکیان و ماجرای فیلترینگ در ایران
شورای عالی فضای مجازی تصمیم گیرنده فیلتر بودن پلتفرمها و سایتهای مختلف در ایران است. بنابراین، وظیفه تصمیمگیری در مورد رفع فیلتر این پلتفرمها هم به این شورا سپرده شده است. نماینده مجلس هیچگونه قدرتی برای اعمال نفوذ در این زمینه ندارد. این شورا دارای اعضایی است که در دو دسته قرار میگیرند. اعضای حقوقی این شورا مانند یک سازمان یا نهاد به ۱۸ دسته تقسیم میشوند که شخص رئیس جمهور، روی ۱۰ عضو حقوقی بهصورت مستقیم نفوذ دارد. بنابراین، در صورت عدم رفع فیلتر هر نوع پلتفرم در این شورای مجازی، شخص رئیس جمهور مقصر شناخته خواهد شد.
در بین اعضای حقیقی این شورا هم افراد مختلفی مانند آملی لاریجانی و نماینده سابق تهران وجود دارد. نکته جالب ماجرا اینجاست که برخی از اعضای حقیقی این شورا، نظرات عجیب و غریبی در مورد اینترنت داشته و گوگل را جاسوس ابزار معرفی کرده بودند. نماینده سابق تهران پیشتر اعتقاد داشت که اینترنت برای کل دنیا ضرر دارد و باید برداشته شود. واقعیت ماجرا در این است که خیلی از سازمانها و افراد از فیلتر بودن اینترنت در ایران نفع میبرند و بهدلیل نفوذ بالایی که دارند، نمیتوان امیدی به تغییر وضعیت آن چنانی در کشور داشت.
این افراد از فیلترینگ پلتفرمها سود میبرند. این افراد اهرم فشار بالایی در شورا دارند و تمام تلاش خود را میکنند تا بهخاطر حفظ سود مالی خودشان، از فیلتر بودن فضای مجازی سود ببرند. مدیران پلتفرم آپارات هزینههای میلیاردی برای فیلتر ماندن یوتیوب باج دادهاند و قطعا در برابر رفع فیلتر یوتیوب ساکت نخواهند ماند. مافیای فیلتر تماما در تلاش هستند تا این فیلترها باقی بمانند و در صورتی که تحرکی توسط هر کسی صورت گیرد، تمامی افراد دخیل در ماجرای فیلترینگ را رسوا خواهند کرد و رشوههای رد و بدل شده را افشا خواهند کرد.
در این میان مردمی قطعا مردم بیش از همه متضرر خواهند شد. مردمی که میان گروههای سیاسی و مافیای قدرت ماندهاند و ضرر اصلی فیلتر بودن این پلتفرمها را تجربه خواهند کرد. فضای مجازی پتانسیل بالایی برای راهاندازی کسب و کارهای اینترنتی دارد و با فیلتر بودن پلتفرمها، خیلی از این کسب و کارها با ضرر مواجه شده یا به کل از بین میروند. باید منتظر مانده و ببینیم که پزشکیان و کابینهاش چه عملکردی در مورد بحث فیلترینگ در ایران خواهند داشت.
یک پاسخ
منابع این مطلب کجاست؟